شوریده دل
با که گویم کاین دل شــــــــوریده بیمــار تو است یاری اندر کـــــس نمــــــی بیند ولی یار تو است در وفای مدّعی گـــــــــر بی وفـــــــایی دیده ای ...
با که گویم کاین دل شــــــــوریده بیمــار تو است یاری اندر کـــــس نمــــــی بیند ولی یار تو است در وفای مدّعی گـــــــــر بی وفـــــــایی دیده ای ...
باز گرد و شـــــاد کن دل را که زار است ای صنم داروی زاری دل دیـــــــــدار یـــــار است ای صنمتا پیــــــــامی از تو گیرد در غــــــم هجـــــران تو ...
همه چیز از نبودن تو حکایت میکند به جز دلم... دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت. آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو. گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم. گفت آن چیز د...
از زمین و آسمان چندی جدا افتاده ام در دل یک کشتی بی ناخدا افتاده ام موج موج از راه اقیانوس ها خواهم گذشت بازی خوبیست اینجا با خدا افتاده ام!