گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیمهر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است سعدی
۰
۱۲۹
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیمهر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است سعدی
نرفت تا تو برفتی خیالت از نظرم برفت در همه عالم به بیدلی خبرم نه بخت و دولت آنم که با تو بنشینم نه صبر و طاقت آنم که از تو درگذرم من از تو روی نخواهم به دیگری آورد که...
بعد از طلب تو در سرم نیست غیر از تو به خاطر اندرم نیست ره میندهی که پیشت آیم وز پیش تو ره که بگذرم نیست من مرغ زبون دام انسم هرچند که میکشی پر...
گر مرا بیتو در بهشت برند دیده از دیدنش بخواهم دوخت کاین چنینم خدای وعده نکرد که مرا در بهشت باید سوخت