دلا گر عاشقی ...
دلا گر عاشقی از عشق بگذر که تا مشغول عشقی عشق بند استوگر در عشق از عشقت خبر نیست تو را این عشق عشقی سودمند است
۰
۱۰۹
دلا گر عاشقی از عشق بگذر که تا مشغول عشقی عشق بند استوگر در عشق از عشقت خبر نیست تو را این عشق عشقی سودمند است
ای ساربان ای کاروان، لیلای من کجا میبری با بردن لیلای من، جان و دل مرا میبری ای ساربان کجا می روی ، لیلای من چرا می بری در بستن پیمان ما تنها گواه ما شد خدا تا ...
عاشقی پیداست از زاری دل نیست بیماری چو بیماری دل علت عاشق ز علتها جداست عشق اصطرلاب اسرار خداست عاشقی گر زین سر و گر زان سرست عاقبت ما را بدان سر ر...
اگر تو عاشقی معشوق دور استوگر تو زاهدی مطلوب حور استره عاشق خراب اندر خراب استره زاهد غرور اندر غرور استدل زاهد همیشه در خیال استدل عاشق همیشه در حضور استنصیب زاهدان ...