هر که از ساقی عشق تو چو من باده گرفت
هر که از ساقی عشق تو چو من باده گرفتبیخود وبیخرد وبیخبر وحیران شد... عطار
۰
۱۵۷
آمده ام چو عقل جان
آمده ام چو عقل جاناز همه دیده ها نهانتا سوی جان و دیدگانمشعله ی نظر برمسعدی
۰
۱۷۸
بی عشق...
بی عشق نشاط و طرب افزون نشودبی عشق وجود خوب و موزون نشودصد قطره ز ابر اگر به دریا باردبیجنبش عشق درّ مکنون نشودمولانا
۰
۱۳۹